از آنجايی که دايرهی اراضیِ ممالکِ محروسه در ديارِ جنتمثال و خلدآسای ملکوت رو به گسترش است و دامنهی فتوحات، سرحدات ربعِ مسکون و پنج قاره را درنورديده است، خاطرِ همايون قبلهی عالم بر اين تعلق گرفت که نخستين تعليقهی سلطانی را بر تارکِ دفترِ نواميس اين ديار صادر فرمايند تا عنداللزوم و در هنگام بروز شبهات ساکنان بدان مراجعه نمايند و از سرِ يقين در کارِ تدارک و ترتيب تحريريهها مبادرت ورزند. باری چنانکه اين روزها در کار مقيمان و ميهمانانِ نو ملاحظه شده است، نکاتی همواره از قلم میافتند که مخصوصاً درخورِ تذکر هستند.
نخست: همواره در نوشتن حرف «ی» دقت لازم را به خرج دهيد. هيچ وقت يای وسط را به جای يای آخر و يا بر عکس به کار نبريد. اين اختلافات در ويندوز اکسپی و ساير ويندوزهای مشهود است. در ويندوز اکسپی، برای نگارش حرف يای وسط بايد از کليدهای Shift+X استفاده کنيد و از حرف D تنها برای نگارش يای آخر استفاده کنيد در غير اين صورت در نسخههای قديمترِ ويندوز، مطلب پس از انتشار هيأتی بس مهيب و کراهتآور خواهد داشت. ايضاً يادآوری میشود که يای وسط را در آخر کلمات به کار نبريد چون در فونت تاهوما که يونيکد باشد، دو عدد نقطهی نامربوط زير ياء قرار میدهد که باز هم ناخوشايندِ خاطرِ ناخدایِ اين کشتی است!
ثانياً: همواره تلاش وافی و کافی در استفاده از نيمفاصله به خرج دهيد. يعنی در هنگام نوشتن کلمهی «میروم» ميان «ی» و «ر» فاصله نيندازيد بلکه از نيمفاصله استفاده کنيد و گرنه اگر «می» در آخر سطر باشد بقيهی کلمه به اول سطر بعدی میرود که بازهم صورتی آزاردهنده میيابد. نيمفاصله در ويندوز اکسپی به استفاده از شمارههای روی کیپد قابل درج است؛ يعنی Alt+0157 نيمفاصله را برای شما درج میکند. در ساير ويندوزهايی که امکانات فارسی دارند، میتوان از Shift+spacebar استفاده کرد. همچنين، تلاش مجدّانه بورزيد که از کاربردِ همزه روی حرف «ه» خودداری کنيد و مثلاً با استفاده از نيمفاصله تايپ کنيد: «هی».
ثالثاً: برای استفاده از گيومهی فارسی(نه گيومهی لاتين)، جهت گيومه باز در ويندوز اکسپی از Shift+K و برای گيومه بسته از Shift+L استفاده کنيد. از آنجا که قبلهی عالم ديرزمانی است که کار با ويندوز 98 و پارسا را رها کرده است، کليدهای مربوطهی صفحهکليد فارسی را در آن به خاطر نمیآورد. مايهی مزيد خرسندی و خشنودی خاطر خواهد بود که مستحضر باشيد قواعدی را که برای ويندوز اکسپی بر شمرديم، در ويندوز 2000 نيز صادق است، لذا جای هيچ نگرانی برای کاربران 2000 وجود ندارد.
رابعاً اين نکته خُرد را نيز از خاطر مبريد که الف سرکشدار که همان «آ» باشد، با استفاده از Shift+H قابل درج است. همچنين سعی کنيد ساير قواعدِ متعارف رسمالخط را در حدّ وسعتان رعايت کنيد. دربارهی استفاده از نقطه و نقطهبند و پرانتز، فراموش نکنيد که وقتی بعد از يک کلمه نقطه يا نقطه بند میآوريد، ميان کلمه و نقطهی بعد از آن فاصله نيندازيد؛ هميشه فاصله را بايد بعد از نقطه و نقطهبند بياوريد! يک الگوی ستودنی(!) برای مراعات رسمالخط همين مرقومهی شريفهی صاحبِ ارضِ ملکوت در اين بخشنامه است. در خاتمه، به جای طغرای همايونی، بيتی از حضرت حافظ ذکر میشود، که قبلهی عالم چندان شيفتهی نفسِ دلکش و لطفِ سخن گفتنِ دریِ اوست که عنقريب ملکِ ملکوت را در کارِ دستافشاندن بر غزلياتِ عاشقنواز و دشمنکشِ او خواهد کرد.
ز شوقِ لعلِ تو حافظ نوشت
حرفی چند
بخوان زنظمش و در گوش کن چو مرواريد.
پ.ن. کرامتِ محتشموارِ سلطانِ تاجدار، برای پرهيز از شرمنده ساختن مبتديان، اين بار نامی از متخلفين نبرده است، ارجو که اين بزرگمنشی اندکمايهای از تنبه را به همراه داشته باشد. خودتان میدانيد که اقدامات انضباطی از ما ساخته نيست. پس ما را خجالت مدهيد و بگذاريد سلطنتمان را بکنيم!!
نرم افزار
بعد التحرير: جهت آسايش خاطر ارباب قلم و اصحاب رايانه، میتوانيد نرمافزار [TrayLaout] را پياده کرده [ ابتدا از درون zip خارج و سپس نصب نمائید. معمولاً درهر بار شروع ویندوز لازم به اجرای فایل اجرائی میباشد..Ttak ] و روی ويندوزتان نصب کنيد. صفحهکليد مربوطه را نيز میتوانيد به طور دلخواه تغيير دهيد. اين نرمافزار برای ويندوز 2000 و اکسپی مناسب است و شديداً به کار اهالی وبلاگ میآيد.
تکلمه: لازم افتاد که
موارد زير را عيناً از خوابگر نقل کنم:
غلط-نامه1
آنهايی
که آيين نگارش را میدانند و رعايت میکنند که هيچ. آنها
که میدانند و رعايت نمیکنند، میتوانند همچنان
|
رعايت نکنند؛ زور که نيست. اما آنها که نمیدانند و يا میدانستهاند و يادشان رفته، فکر میکنم اين [غلطنامه]های گاهگداری، به دردشان بخورد.
«می» و «نمی» فعلهای مضارع چه وقتی که محاورهای مینويسيم و چه غيرمحاورهای، بايد جدا از ريشهی فعل نوشته شوند. مثلا «میشه» و «ميشود» غلط است. بايد نوشت «میشه» و «میشود»؛ و همينطور ديگر فعلها. «ها»ی جمع هم از همين قاعده پيروی میکند و به هيچوجه نبايد آن را به کلمهای که جمع بسته شده، چسباند. برای مثال «دستها» غلط است و بايد نوشت «دستها».
نکتهی مهم
«می» و «نمی» فعلها و «ها»ی جمع جدا نوشته
میشوند اما نبايد به هنگام تايپ کردن از space [کليد
فاصله] استفاده کرد. space برای ايجاد فاصله ميان کلمات
مستقل بهکار گرفته میشود. در اين موارد و برخی موارد
ديگر بايد از [نيمفاصله] استفاده کرد. به خصوص برای محيطی
مثل وبلاگ که نهايتا نمايش چيدمان نهايی جملهها و کلمهها
نسبیست و لزوما به همان ترتيبی نيست که وبلاگنويس در
مونيتور خود میبيند. استفاده از [نيمفاصله] باعث میشود
که پيشوند افعال و يا «ها»ی جمع در عين اين که جدا ديده
میشود، در هيچ شرايطی هم از کلمهی اصلی خود جدا نشود و
مثلا «می» تهِ خط نمیماند و ريشهی فعل بيفتد اولِ خط
بعدی. اگر دقت کنيد، میبينيد که در همين يادداشت، به همين
ترتيب عمل شده.
نکتهی مهمتر
کليد [نيمفاصله] بهخاطر عدم کاربردی که در
زبان انگلیسی دارد، بستگی دارد به ويندوز مورد استفادهی
کاربر فارسیزبان. برای من که از ويندوز 2000 و با
نرمافزار پشتيبان TrayLayout استفاده میکنم، کليد
[نيمفاصله] همان shift+space است که در ويندوزهای فارسی
شده به کار میرود. آنهايی هم که ويندوز انگليسی 98 و
office2000 فارسی دارند، برای ايجاد نيمفاصله بايد از
کليد shift+N استفاده کنند. برای ويندوزهای ديگر هم
روشهای ديگری وجود دارد که پيداکردنش با خودتان (دوستانی
که میدانند میتوانند برای اطلاع من و ديگران کامنت
بگذارند). فکر نکنيد کار خيلی سختیست، بعد از تايپ يکی دو
تا مطلب، خيلی زود به آن عادت میکنيد.
و
بالاخره اين که
از اين به بعد هر وقت از [نيمفاصله] حرف بزنم، اين
دو پاراگراف توضيح را ديگر نمیآورم. آن مقدمهی کذايی را
هم قطعا تکرار نخواهم کرد. پس از اين به بعد [غلطنامه] را
خيلی ساده و مختصر خواهيد خواند.
غلط-نامه 2
استفاده از علايم
نقطهگذاری در متن نه بیحکمت است و نه آنقدرها هم
بیحساب و کتاب که برخی وبلاگنويسان يا کلا با آنها
قهرند و يا نابجا و اغراقآميز از آنها استفاده میکنند.
جزو هر کدام از اين سه دسته که باشيم [دستهی سوم آنهايی
هستند که درست و بجا بهکار میبرند] نکته مهمتر این است
که موقع تايپ کردن، اين علامتها را به شکل درست کنار حروف
و کلمات بنشانيم.
فاصله انداختن بين علامتهايی چون [. ، ؛ : ؟ !] با کلمهی قبلی خود غلط است و فاصله نينداختن بين آنها و کلمهی بعدیشان هم به همچنین. درست اين است:
[کلمه] [علامت نقطهگذاری] [فاصله يا همان space] [کلمه بعد]
رعایت اين شيوه، هم شکل
ظاهری متن را زيباتر میکند و هم باعث میشود
نقطهگذاریهای متن شما در هر حالتی از دیده شدن در
مونيتور و يا چاپ شدن روی کاغذ به هنگام پرينت، به هيچ وجه
از انتهای سطر پايین نيفتند.
پيوند
غلط-نامه 3
اول اين که زحمت
«چرايیها» را میگذارم به دوش دوستان ديگر. دوم هم اين که
اينها که مینويسم، فتوا يا واجب عينی نيست که اگر کسي
رعايت نکند به دوزخ گرفتار شود؛ نه، فقط رعايت نکردنشان
فحش و لعنت میآورد که فکر میکنم از بهشت و دوزخ
دستبهنقدتر است.
پيش از اين دربارهی برخی موارد جدانويسی و همينطور نيمفاصله توضيحکی داده بودم. بههيچوجه و هرگز «را» مفعولی را به هيچ کلمهای نچسبانيد. از استثنايی چون «مرا» که بگذريم، حتا «تو را» را هم سرهم ننويسيد. با اين «را»ی بدبخت مثل يک کلمهی مستقل برخورد کنيد. نه آن را بچسبانيد و نه آن را بدون فاصله [Space] تايپ کنيد. پس هم غلط است که تايپ کنيم «ترا» بهجای «تو را»، هم غلط است که تايپ کنيم «منرا» بهجای «من را» و هم غلط است که تايپ کنيم «خودرا» بهجای «خود را».
حالا که حرف از چسباندن و نچسباندن است تکليف اين «به» بدبختتر از «را» را هم روشن کنيم.در برخی موارد ترکيب «به» و کلمهای ديگر بهمرور تشکيل يک کلمهي مستقل و غالبا به معنای صفت داده که در اين موارد میشود چشمپوشی کرد از چسباندنش؛ مانند «بساز» در جملهی «جمشيد مرد بسازیست.» اما محض رضای خدا در موارد ديگر چنين عمل شنيعی انجام ندهيد و بگذاريد «به» به حال خود باشد. فقط حواستان باشد که در برخی کلمهها که شک داريد «به» جزو کلمه شده يا نه، میتوانيد از [نيمفاصله] استفاده کنيد؛ مانند «بهطرز» که در ظاهر جداست ولی وقتی روی آن کليک میکنيد، باهم انتخاب میشوند. پس غلط است که تايپ کنيم «بروی» بهجای «بهروی» و... و نيز غلط است اگر بنويسيم «لبم را بلبش چسباندم» بهجای «لبم را به لبش چسباندم». [ببخشيد کمی سکسی شد!]
غلط-نامه از نگاهی ديگر
دو راهنمای رسمالخطی که
خوابگرد با عنوان غلطنامه منتشر کرده را میخواهم به فال
نيک بگيرم و فرض را بر ادامهدار بودن آن بگذارم و اگر
فرصتی شد مختصر درباره چرايی آن از ديدی ديگر بنويسم.
اين مطلب را داشته باشيد برای دو غلطنامه ۱ و ۲:
نيمچه مقدمه:
اصول علامتگذاری (نقطهگذاری، punctuatuion) و
در شکل عامترش رسمالخط در زبان فارسی برگرفته از
استانداردهای زبانهای اروپايی ـ به خصوص انگليسی ـ است.
اين را از آنجا میدانيم که هيچ نوع علامتگذاری شاخصی در
کتابت زبان فارسی تا پيش از آشنايی ايرانيان با زبان و خط
ملل غربی وجود نداشته است. بعد از پذيرش اصول punctuation
ابتدا از فرانسه و سپس از انگليسی، به فراخور خط فارسی
(عربی) تغييراتی در برخی علامتها انجام شد. مثلاً ويرگول
(,) برعکس شد (،) تا با حرکت دست به هنگام نوشتن حروف
فارسی همخوانی داشته باشد يا نقطه ويرگول (;) به مشابه
فارسیاش (؛) و علامت سوال (?) به تقارن آينهایاش (؟)
تبديل شد. اين تغييرات شکلی در کنار بعضی تغييرات مفهومی
استاندارد جديدی را امروز در اختيار ما گذاشتهاند که ديگر
مختص زبان فارسی است.
اين استاندارد:
ـ برای استفاده کردن است. يعنی به زبان «بسته» است. اگر
فارسی مینويسيم بايد استاندارد نوشتاری آن را رعايت کنيم.
بدون اين اصول، نوشته ما، به نوعی، غلط املايی خواهد داشت.
ـ ريشهاش در زبانهای اروپايی است. زبان و کتابت آن حساب
و کتاب دارد. ما با زبانمان درست و علمی برخورد نمیکنيم،
اما در غرب اوضاع به شکل ديگری است. بنابراين میشود به
اصولی که آنها استفاده میکنند رجوع کرد.
ـ جاری است. با تغييرات فناوری نوزايی میکند. از سی سال
قبل تاکنون قواعدی از آن عوض شده است.
نيمفاصله:
نيمفاصله جديد است. پيش از پيدايش تايپ
(بهويژه به شکل کامپيوتریاش) معنای خاصی نداشته. در
نوشتن با قلم نيازی نيست به اندازه فاصلهها دقت کنيد،
همين که بعضی کلمات را جدا بنويسيد کافی است.
نيمفاصله در واقع معادلی برای hyphen (-) در زبانهای
اروپايی است. anti-aircraft در انگليسی يک واژه محسوب
میشود و تنها برای سادگی خواندن hyphen در آن به کار رفته
است. در فارسی، اما، به خاطر شکل خط (حروف بر خطوط افقی
سوار و به هم متصل میشوند) نمیتوان از علامت (-) يا (ـ)
استفاده کرد. مثلاً نمیشود نوشت «بیـهدف» (بيـ ـ ـهدف)
بلکه بايد نوشت «بیهدف». بدون نيمفاصله، اين لغت به دو
کلمه مجزای «بی» و «هدف» تبديل میشود زيرا فاصله (space)
ميان دو کلمه به معنای مستقل بودن آنهاست. با نيمفاصله
هر لغتی بهرغم ظاهرش ـ که دو کلمه جدا ديده میشود ـ يک
لغت حساب میشود. برای اينکه مطمئن شويد دوبار روی کلمه
نيمفاصله کليک کنيد، «نيم» و «فاصله» با هم انتخاب
میشوند.
نکته: نگران موتورهای جستجو مثل Google نباشيد. آنها بايد
خودشان را با ما تطبيق دهند نه ما با آنها. همين حالا گوگل
نيمفاصله را کاملاً به رسميت میشناسد و آن را يکی از
واريانهای فاصله میداند.
نقطهگذاری و فاصلهها:
. ، ؛ : ؟ !. اينها درست از زبانهای اروپايی
آمدهاند (به تغيير شکل بعضیهاشان اشاره شد) و اصول قرار
گرفتنشان هم از استاندارد نگارش همان زبانها تبعيت
میکند.
اگر چيزی را که امروزه به French Punctuation يا
نقطهگذاری فرانسوی در بين انگليسیزبانان مشهور است (و در
خود فرانسه ديگر سالهاست منسوخ شده) فراموش کنيم، در
زبانهای اروپايی هميشه علامتهای بالا به کلمه پيش از خود
میچسبند و از کلمه بعدی فاصله میگيرند. اين فاصله هم
بايد به اندازه يک space باشد و نه بيشتر.
در بعضی از کتابهای فرانسوی قديمی میشود جملاتی را ديد
که علامت تعجب يا سوال آخرشان يک فاصله با کلمه قبلش دارد.
مطمئن باشيد اين شيوه ديگر «غلط» است.
در بعضی دستورالعملهای تايپ ماشينی گفته میشود (میشد،
البته) که بين جملات بايد دو فاصله تايپ کرد. اين قاعده،
همانطور که در اين مقاله آمده است، مخصوص قلمهای
monospace) non-compensative) ماشين تحريرهاست. جايی که
مثلاً حرف W به اندازه حرف I جا میگرفته (محيط DOS را به
خاطر بياوريد، آنجا هم حروف انگليسی همينطورند) و برای
خوانايی بيشتر متون، تايپيست مجبور بوده دو فاصله بين
جملات بگذارد. اين مشکل حالا که همه قلمها در محيط ويندوز
compensative هستند ديگر وجود ندارد. پس دليلی هم برای
استفاده از دو فاصله نيست.
نکته: همچنان نگران موتورهای جستجو نباشيد. گوگل اهميت
چندانی به چگونگی قرار گرفتن علامتهای نقطهگذاری نمیدهد
و فاصله انداختن بين کلمات و علامات کمکی به جستجوی بهتر
نمیکند. بهتر است بدون نگرانی از کار ماشينها «درست»
بنويسيم. ماشينها خودشان را با استانداردهای ما وفق
میدهند.