The EU:s Cultural Network - Iranians شبکه فرهنگی ايرانيان اروپا |
|
|صفحه نخست | تابلو اعلانات| گفتگو | بايگانی | پيوندها |Länkar|Svenska| |
Amsterdam; Berlin; Partille; Rom; Rösrath; Stockholm; Tubize;
تصويری از
گزارش اعزام جوانان به سازمان ملل متحد در دفاع از صلح، دوستی و حقوق بشر در ايران ... »»»
22 خرداد84
اعلاميه جهانی حقوق بشر چگونه بوجود آمد؟
نوروز، گل هميشه بهار فرهنگ ايران »»
سرود حقوق بشر
اسد عظيمزاده 1»»»
|
پيام های دکتر فريبرز رئيسدانا و دکتر ناصر زرافشان به مراسم يادبود؛ اسد عظيم زاده ( 1323 - 1385)؛ انسانی از تبار فدايی؛ عاشق انسانيت، آرزومند پيشرفت و توسعه ايران، مدافع صلح و عدالت اجتماعی در گوتنبرگ - سوئد؛ یکشنبه؛ 23 آپریل 2006 و گزارش تصويری از مراسم:
پيام (تلفنی) دکتر فريبرز رئيسدانا در مراسم يادبود مهندس اسد عظيمزاده در گوتنبرگ؛ سوئد؛ يکشنبه، 3 ارديبهشت 1385،( 23 آپريل 2006 ) ، ساعت 1630
عظيم ِ عزيزم! رفقای نازنين، دوستان و همميهنان خوب ِ من؛ درود بر شما! همدلی مرا بپذيريد! اندوهتان را در دور دست میدانم! و آرزوی پيروزی برای تلاش پرثمرتان، در تبعيد؛ برای آزادی و صلح و عدالت و امنيت، دارم! اسد عظيمزاده، بیترديد، تنها برادر ِ رفيق و همرزم ِ قديمیام، عظيم، نبود! او برادر و رفيق ِ بزرگ ِ من نيز بود! او هرچه با آگاهی و اطمينان بيشتر، به سمت مرگی، که روبرويش ايستاده بود، نزديکتر میشد؛ دليرتر، باورمندتر، آزادهتر و عارفانهتر میزيست! اما تا آخرين دم، يک آزاديخواهی سوسياليست و گام در ميدان باقیماند! ضرب آهنگهای حضور او، در جنب رفقا، در برنامههای اعتراضی، در ديدارها، جلوی زندان اوين، خاوران، گفت و شنودها پيرامون سرنوشت ِ مردم، با تندتر شدن ِ ضرب آهنگهای مرگ، فزونی میگرفت! و اشتياق آزادی و عدالت را میپراکند! چنين بود که اسد، در روزهای رنج و جانکاهی، ناشی از فشار بيماری، به من میگفت، من مامور مراقبت از تو هستم! تا به آخر! او نه تنها در صحنه مبارزه برای آزادی و عزت انسانی، درس آموز بزرگ ما شد، بلکه در عرصه تحليل و تحقيق نيز، همياور و همآموزگار ِ ما بود! او ما را با حقايق زندگی، در کوبا آشناتر کرد، و طرح انجمن دوستی ايران و کوبا را درافکند، و در همان حال، چه سرسخت و پرشور، از آرمان تجربهی سوسياليسم در کوبا دفاع میکرد، شنوای حرفهای تازه، برای دفاع انتقادی و رسيدن به فضاها و تجربههای تازهتر، برای آيندهی مردم جهان و مردم ميهن ما بود. اسد عظيمزاده دريای معرفت بود! اما همچنان پرشور، که باران (؟) ضربههای خشمگينانه (؟) میباشد، و آنچنان پراحساس، که در روزهای آرامش، میديدم که بال زدن پرندهای نيز در آسمان آنرا متلاطم میکرد! عمو اسد برای جوانها اميدبخش و اما شگفتآور بود؛ شگفتآور!! وقتی از احوال او از ما جويا میشدند، اين شگفتی به جستجو و سپس به احترام به باورمندیهای آزاديخواهانه و عدالت جويانهاش را میيافت. عمو اسد برای همهی رفقای ما، او يک پدر بود، آن قامت بلند، شانههای پهن، آن چشمان سياه و درشت و نافذ، چهرهی مصمم و صدای پرهيبت، که در نوای عشق، پژواک میيافت و از اعماق ايمان او به رهايی نهايی برمیخواست؛ هرگز از يادم نمیرود! روياروئی او با مرگ همانند اراده و باوراش، شگفتآور بود! از چند روز پيش از مرگاش، با من و ديگر دوستان تماس تلفنی میگرفت و به گونهای، برای رفتن خود، ما را آماده میکرد؛ در پيامگير برای من ، که در سفر نوروزی بودم، حرفهايی زدهاست، که نشان از آن دارد، که واقعيت مرگ را شجاعانه، تا پشت درب منزل، به رسميت شناخته است؛ اما همچنان مصمم بود! تلفنهای او به من، در روزهای آغازين سال، تکرار شد، تا اينکه توانست با خود من، پس از بازگشتم، دو، سه بار صحبت کند! آخرين قرار ما اين بود، که به خانهاش بروم و با آنچه در يخچال، برای چنين روزی نگهداری کردهاست، غذايی درست کنم و تا دير وقت با او باشم؛ اما فردای آن روز، پس از آنکه از بيرون، به منزل برگشتم، در پيامگيرم، پيام صريح ِ بهدرود گويی هميشگی او را يافتم، مثل هميشه در اين گونه مواقع، ناگهان خيلی زود، دير شده بود! هميشه پيش از آنکه فکر کنی، اتفاق میافتد، تنها کاری که از من شاخته بود، اينکه در اين بهار، در ادارهی مراسم ِ خاکسپاری او، پس از خطابهی کوتاهی، در رثايش (؟) شايد چونان زندگیاش، رسا بود، شعر ارغوان را، که خود او عاشقانه دوستش داشت، برايش بخوانم؛ و اين در حالی بود، که او به دست توانمند، فروغ میز (؟) رفيقانش به گونهای بس پرمعنا، چونان نهالی، که بايد به زودی برويد و غرق ارغوانها شود، به خاک سپرده شد:
ارغوان
شاخه هم خون جدا مانده ی من
ارغوان خوشه خون ارغوان
تو بخوان،
تو بخوان
نغمه ناخوانده من
|
|||||||||
شبکه فرهنگي ايرانيان اتحاديه اروپا، ( EUCN)، نهادی است غير انتفاعی و متشكل از انجمن ها و كانونهای باورمند به دمکراسی، آزادی و منشور جهانی حقوق بشر ؛ كه در زمينه های فرهنگی، اجتماعی و حقوق بشر در كشورهای اتحاديه اروپا فعاليت دارند. اولين نشست EUCN در تابستان 2001 برگزار شد. و اساسنامه و اهداف آن پس از يک سال گفتگو و تبادل نظر ؛ در نشست عمومی تاريخ 29 تا 31 ژوئيه 2002 در يون شوپينگ - سوئد؛با شرکت نمايندگان تعداد زيادی از انجمن های ايرانی از کشورهای: آلمان؛ اطريش؛ ايتاليا؛ انگلستان؛ دانمارک؛ سوئد؛ نروژ ؛ هلند و ... ؛ بررسی و تصويب شده است. از جمله اهداف EUCN - شناخت و دستيابی به علايق و نقطه نظرهای مشترک ؛ تبادل تجربه، اطلاعات و دانش و گسترش همکاری بين انجمن های فعال در کشورهای اتحادیه اروپا و دفاع از حقوق بشر می باشد انجمن های عضو EUCN می توانند در زير وب – سايت EUCN يک وب – سايت ويژه انجمن خود و نيز آدرس پست الکترونیکی شخصی داشته باشند. هرانجمن با نام شخصی و کد مخصوص میتواند به وب - سایت اش مراجعه کرده و مطالب آنرا تغيير داده و يا فعاليت های انجمن شان را درآن درج نمايد. برای دريافت اطلاعات بيشتر می توانيد از طریق آدرس الکترونيکی eucn@eucn.org و يا ikfc@telia.com و يا شماره موبيل 0046707856649 با ما تماس بگيرید! |
||||||||||
Copyright ©IKFC - All rights reserverad. Contact:IKFC | ||||||||||
| Länkar|Svenska| تابلو اعلانات| گفتگو | بايگانی| پيوندها |صفحه نخست |